با سلاح علمی به جنگ فردا میروند
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۳۱۷۴۷
جنگ فردا یک فیلم تکراری آخرالزمانی است که مفهوم «رجعت» و «تسلط بر زمان و مکان» را به عنوان ویژگیهای بازیگران آخرالزمانی آمریکایی که برگرفته از اعتقادات شیعه است، برجسته میکند.
به گزارش مشرق، فیلم جنگ فردا ساخته «کریس مککی» فیلمی دیگر در سبک آخرالزمانی است که آن را از جهت صنعتی و تکنیکی میتوان فیلمی جذاب و دیدنی توصیف کرد اما نسبت به فیلمهای دیگر این سبک از نظر مضمون و موضوع تکراری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما فیلم از حیث محتوایی یک آورده نسبتاً متفاوت نسبت به فیلمهای قدیمی خود دارد و آن عبارت است از بهرهوری علمی برای نابودی دشمنان آخرالزمان. ماجرا این است که هالیوود دیگر با دشمنان آخرالزمانی هرچند وحشتناک و پیچیده اما سادهای که بتوان آنان را با راکت و مسلسل نابود کرد طرف نیست بلکه دشمنان او از پیچیدگی خاصی برخوردار هستند که نابودی آنان بسیار دشوارتر از گذشته است.
همانطور که هیولاهای «یک مکان ساکت 2» را با امواج فراصوتی میتوان از پا درآورد، موجودات کثیر و فراوان «جنگ فردا» را نیز تنها با یک ماده ویروسی خاص میتوان کشت. اینجا است که آزمایشگاه و تحقیقات علمی به عنوان بخش اصلی و مهم ماجرا نقش آفرین میشود و همه چیز بستگی به تحقیقات علمی و بیولوژیک برای نابودی هیولاهای آخرالزمانی دارد. ویروسی سبز رنگ که سربازان جبهه خوشگلهای آمریکایی باید آن را در بدن هیولاهایی که در رحمهای سفینه خود در زیر زمین روسیه! خوابیدهاند فرو کنند تا بمیرند.
تخمها و رحمهای بیگانگان منتظر به دنیا آمدن هستندبنمایه رحمهای جنین کثیرالنسلی که قرار است تا روزهای واپسین دنیا را نابود کنند قبلاً در فیلمهای بیگانه که آن را باید به عنوان پیشگام سبک فیلمهای هیولامحور و آخرالزمانی دانست، دیده شده است و تکرار آن به مثابه ابقای این تفکر است که دشمنان بشر تعداد فراوان دارند و در حال افزایش نسل برای آیندهاند.
کلونیهای بیگانگان در فیلم بیگانه«سلاح علمی» اما چیزی نیست که تنها در آخرالزمان رقم بخورد و مایهای خیالی و رویاگونه داشته باشد، بلکه همین امروز بیوتروریسم و جنگ ویروسی در دنیا در حال اجرا است. کرونا خود یکی از احتمالاتی است که میگوید عدهای برای نابودی دیگران از آن استفاده میکنند. روشی به مراتب کم هزینهتر که البته در کنار خود استراتژیهای دیگری نیز دارد. استراتژی «برتری و قدرت بخشی» برای همان کشورها که خود در تولید واکسنش از باقی پیشی گرفتهاند. سلاح علمی تنها ابزاری است که میتواند نسل فراوان بیگانگان را از پا درآورد و ریشه آنان را بخشکاند.
لشکر قهرمانان آمریکایی برای نجات دنیا!هالیوود نیز به عنوان دستگاه رسانهای و پروپاگاندای آمریکا تلاش میکند تا نمایهای از قدرتمندی آمریکا که در مسیر فیلمهای قبلیاش است را بیان کند. در کنار آن اشارههای همیشگی دشمنتراشی نیز ادامه دارد. زیرپوست روسیه احتمالاً برنامههایی برای نابودی نسل آینده و تسلط بر دنیا است! چیزی شبیه به هشدارهای پروپاگاندایی که درباره هیتلر در زمان جنگ جهانی گفته شده است که او در مخفیگاههای علمیاش در حال ساخت و تولید موجوداتی وحشتناک است که قرار است از آنان در جنگ جهانی علیه آمریکا و متفقین استفاده کند. ایدهای که احتمالا علاقمندان بازی «قلعه ولفنشتاین» در ایران به یاد دارند. قلعه مخوفی که در آن دانشمندان نازیسم در حال طراحی موجوداتی برای نابودی متفقیناند.
حتی در این باره کتابی به نام «هیولاهای هیتلر: تاریخ ماوراءالطبیعۀ رایش سوم» نوشته شده که فرضیه توجه هیتلر را به ماور الطبیعه مورد بررسی قرار داده است.
آیا هیتلر دنبال ایجاد موجودات ماورایی برای غلبه بر تاریخ و جهان بود؟البته درباره هیتلر و این عقیده گفتهها و مستنداتی وجود دارد که مورد بررسی دقیق تاریخی قرار نگرفته است اما استفاده رسانهای از آن در آن زمان با امروز تفاوت مهمی دارد و آن اینکه اگر روزگاری مانند یک قرن پیش این فرضیات بیان میشد به علت نبود وسایل ارتباط جمعی و شفافیت حوزه رسانه و همینطور سرعت بالای انتقال اخبار، طبیعتاً امکان قبول این فرضیه خصوصاً با ایجاد وحشت و رعب وجود داشت. امروز و در اوج قدرت رسانهها و درز اخبار و شفافیتی که آنها دارند، ایجاد چنین فرضیههایی مانند اینکه روسیه در ایجاد زمینههایی برای تولید و یا پرورش موجوداتی وحشتناک، یک شوخی بیمزه و موهومات ابتدای قرن بیستمی است.
اما اینکه چرا چنین فرضیه بچگانهای را بار دیگر هالیوود مطرح میکند به این بازمیگردد که در یادداشتها و گزارشهای دیگر گفته شد: موجودیت هالیوود در دشمن فرضی است.
اینکه هالیوود این مضمون را تکرار میکند نیز روشن و منطقی است. نوجوانان به عنوان نسلی که فیلمهای قهرمانی و خیالی را دوست دارند همواره مخاطبین اصلی فیلمهای قهرمانی و هالیوودیاند. نسل به نسل باید فیلمهایی با این تفکر و نگاه را تماشا کند و در هر نسل نیز آنقدر این مضامین باید تکرار شود تا در ضمیر و ناخودآگاه مخاطب جوان غربی بنشیند که دشمنانی در کمین نشستهاند. همین رویه رسانهای بود که توانست بعد از حادثه یازدهم سپتامبر رهبری افکار عمومی مردم دنیا خصوصاً غرب را با خود همراه کند که در خاورمیانه کشورهای مسلمانی مانند عراق و افغانستان در حال طراحی حملات تروریستی علیه غرب برای برهم زدن آرامش مردم است و باید برای دفع شر به آنجا حمله کرد.
حمله به برجهای دوقلوی 11 سپتامبر بهانهای برای حمله به خاورمیانهبنابراین هالیوود برای ساخت فیلمی که تا حدی متفاوت از فیلمهای قبلی باشد به تم جدید سلاح علمی و آزمایشگاهی برای نابودی دشمنان آخرالزمانی دست میزند. البته این بنمایه نیز تا قبل از این در کمیکبوکها و فیلمهای قدیمی مورد استفاده قرار میگرفته است اما مدت زمانی بود که در فیلمهای مطرح خود آن را مورد استفاده قرار نداده بود و حالا بار دیگر با مطرح کردن آن قصد جلوهگری داشته است.
اما گذشته از این دست مفاهیم تکراری و خستهکننده، چرا هالیوود از مفاهیمی که در فرهنگ و عقاید دینی شیعه مانند رجعت استفاده میکند؟ سربازان آخرالزمانی فیلمهای «جنگ فردا» و «لبه فردا» که هردو در واقع تکمیلکننده یکدیگراند و حتی «جنگ فردا» ناشیانه تصویر قهرمان فیلم را مانند تام کروز طراحی کرده که بتواند به نوعی فضای فیلم لبه فردا را به مخاطب القا کند، هر دو با سفر در زمان از امروز به آینده ( بخوانید از گذشته به حال) دقیقاً مفهوم رجعت را که مختص سربازان حضرت مهدی (عج) است را نشان میدهد.
نمایی از فیلم لبه فرداسفر در زمان در فیلمهای دیگری از نابودگر گرفته تا لوپر استفاده شده است. قهرمانان فیلمهای سفر در زمان بر زمان احاطه دارند و از نقطهای به نقطه دیگر در سفرند. آنان زمان را به نوعی در مشت خود دارند و میتوانند در مدت زمان کوتاهی هم در این سوی عالم باشند و هم در آن سوی جهان. این ویژگی خاص نیز از دیگر خصوصیتهای انسانهای مقدس است که باز در فرهنگ دینی به آن اشاره شدهاست. منظرهای مانند آنچه که در فیلمهای لبه فردا یا جنگ فردا و دیگر فیلمهای آخرالزمانی هالیوود با تم سفر در زمان و مکان ساخته شده است. جالب است، روایات و احادیث شیعه درباره آخرالزمان در فیلمهای هالیوودی موج میزند.
نمایی از فیلمهای سفر در زمانهالیوود از مفاهیم و تفکر شیعی برای تقویت ایدئولوژی و یا دراماتیزه کردن عقاید خود و ضربه زدن به پیکره اعتقادی رقبای ایدئولوژیکش استفاده میکند و دست آنان را در تولید خالی میکند. غرب اینگونه زیرکی خود را برای دراماتیزه کردن آخرالزمان بکار میگیرد و فضای پساآخرالزمانی جالب تولید میکند که بتواند نظر منتقدین را به خود جلب کند.
از سوی دیگر مسیحی کردن مفاهیم اسلامی و ادیان دیگر در مسیر قدرتبخشی به مسیحیت و تمدن غربی است. غرب با آبشخوری که از مفاهیم فرهنگ اسلام پیدا کرده است قدرت خود را به جهان به رخ میکشد و خود را در مقام ابرقهرمانان فوقالعاده جهان تلقی میکند.
جنگ فردا یک کارکرد مهم دیگر نیز دارد. کاراکتر اصلی فیلم که دچار نوعی افسردگی و خودباختگی شده و در دنیای امروز و واقعیت ملموس در زندگی نتوانسته به آرزوی خود برسد، در خلال جریان فیلم تبدیل به قهرمان اصلی فیلم میشود. منطق قهرمانسازی فیلمهای هالیوودی بسیار دقیق و جالب است. جای آنکه یک قهرمان از قبل آماده را از میان فرماندهان غولپیکر انتخاب کند، دست روی مردم عادی گذاشته و از آنان در تبدیل قهرمان استفاده میکند تا فرضیه قهرمان شدن را بتواند در میان مردم عادی جا بیاندازد. البته جنگ فردا تنها به همین بسنده نکرده است. قهرمان عادی او این بار یکی از سربازان قدیمی جنگ عراق است که حالا بعد از چند سال دوری از فضای نظامی در حالی که دبیر شیمی دبیرستان است و در آروزی استخدام در یک شرکت خصوصی، وارد ماجرای نجات دنیا میشود و بار دیگر کارکرد نظامی او به کار میآید و دیده میشود.
کریس پرت در نقش دن، سرباز آمریکاییبه نظر میرسد علت انتخاب این کاراکتر با این سابقه و این تغییر و تحول شخصیتی او برای کشوری مانند آمریکا که در جنگآوری و اقتصاد نظامی یکی از سرآمدان دنیا است بیربط نباشد. خصوصاٌ آنکه در همین روزهای اخیر خبر خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان خبرساز شد و موجهای انتقادی صریح مبنی بر اصرار بر پایان دادن به جنگآوری و کشتار در منطقه و جهان توسط رسانههای محلی و داخلی آمریکا به اوج رسیده است، ساخت فیلمی که جنگآوران و نظامیان آمریکا را برجسته کند، روشی رسانهای-سیاسی برای زنده نگه داشتن سیاست قدیمی کشور عمو سام یعنی جنگافروزی و نظامیگری است. شاهد این مدعا فروش چندین میلیارد دلاری سلاحهای نظامی توسط ترامپ به عربستان سعوی است که توانست در تقویت اقتصاد این کشور نقش آفرین شود.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو لبه فردا خاورمیانه برای نابودی سفر در زمان سلاح علمی رسانه ای لبه فردا جنگ فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۳۱۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای استفاده اسرائیل از سلاح گرمافشاری
به گزارش تابناک به نقل از فارس، دیدهبان حقوق بشر اروپا-مدیترانه در گزارشی خواستار تحقیقات بینالمللی در خصوص احتمال استفاده اسرائیل از سلاحهای «گرمافشاری» (ترموباریک) در غزه شد؛ بمبهای که موجب تبخیر یا ذوب شدن پیکر افراد میشود.
این نهاد حقوق بشری گفت که احتمال استفاده ارتش اسرائیل از سلاحهای گرمافشاری در غزه وجود دارد.
دیدهبان اروپا-مدیترانه افزود: «شهادت مستند شاهدان و اطلاعات اولیه جمعآوریشده جنبه پنهانی از سطوح هولناک کشتار اسرائیل در نوار غزه را آشکار میکند که مربوط به تبخیر یا ذوب اجساد قربانیان در نتیجه بمباران خانههای مسکونی است».
طبق این گزارش، حملات عامدانه اسرائیل با هدف ویرانی گسترده در محلههای مسکونی و کشته شدن تعدادی زیادی از مردم غزه، نگرانیها از احتمال استفاده از «سلاحهای حرارتی» یا آنچه به عنوان «بمب خلأ» شناخته میشود را افزایش داده است.
بمب خلاء با استفاده از اکسیژن موجود در هوا، یک ابر انفجاری قدرتمند ایجاد میکند و با این کار در مقایسه با بمبهای معمولی، انرژی تخریبی خود را در طول زمان بیشتری آزاد میکند. بنابراین، هنگامی که این بمبها در فضای سرپوشیده منفجر شوند، بسیار مخربتر هستند. به همین خاطر برای پاکسازی استحکامات، سنگرها و تونلها مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادامه این گزارش آمده است: «ما چندین مورد از قربانیانی را که در حملات ویرانگر اسرائیل به ساختمانهای مسکونی جان خود را از دست دادهاند، ثبت کردیم و هنگام تلاش برای بازیابی اجساد آنها مشخص شد که برخی از اجزا ناپدید شدهاند یا ممکن است تبدیل به خاکستر شده باشند که این امر باعث ایجاد علامت سوال در مورد نوع بمبهای مورد استفاده در این حملات میشود».
دیدهبان اروپا -مدیترانه در گزارش خود گفت که هزاران قربانی همچنان جزو مفقودشدگان هستند، بخشی از آنها زیر آور ساختمانها ماندهاند؛ پیکر بخشی پیدا نشده و پیکر برخی نیز به دست ارتش اسرائیل به سرقت رفته است.
این نهاد غیر دولتی بینالمللی در پایان تأکید کرد که ارتش اسرائیل از انواع مختلف سلاحهایی ممنوعه علیه غیرنظامیان استفاده میبرد.
استفاده از بمبهای حرارتی طبق کنوانسیون ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه و کنواسیون ۱۹۴۹ ژنو علیه مناطق غیرنظامی ممنوع اعلام شده است.
امروز همچنین سازمان امدادرسانی غزه نیز در بیانیهای گفت: «برآورد ما این است که بیش از ۱۰۰۰۰ مفقودی وجود داشته باشند که از ابتدای تجاوز تا امروز زیر آوار صدها ساختمان تخریب شده باقی مانده و گروههای امدادی متخصص نتوانستهاند آنها را بیابند، بنابراین آمار این شهدا در بیمارستانها و گزارشهای وزارت بهداشت ثبت نشده است؛ بدین ترتیب تعداد شهدا از ۴۴ هزار نفر فراتر رفته است»